شکرگزاری ها * ابهامات* سوالات * حرف دل با خـــــدا
سوالات زیادی هست که چرا ... حکمت های زیادی نمی دونم .....تلاش هایی که نتیجه متوجه نشدم و ..
خانه
درباره من
سرآغاز
تماس با من
شکر
شکرگزاری ها * ابهامات* سوالات * حرف دل با خـــــدا
سوالات زیادی هست که چرا ... حکمت های زیادی نمی دونم .....تلاش هایی که نتیجه متوجه نشدم و ..
طبقه بندی موضوعی
میام خونمون دلم وا شه..خسته..بیحوصله..تیکه..شوخی بیجا..خنده الکی
(۵۱)
حال دل من
(۱)
آخی 💔
(۸)
عشق ای داشتنت 😍منتهای ارزوی من
(۳)
حرف قشنگ
(۲)
حرف ابی که بدجور خنجر زد خدا جوابش بده ان شالله
(۱)
خرناز، نص، نجم، خرمحبوب، فری و ...
(۱)
دیلا
(۲)
خلاصه آمار
کلمات کلیدی
دلم-گرفته-و-دلیلش-ابی-نیست.
Jbvv
پیشرفت
بایگانی
ارديبهشت ۱۴۰۳
(۱)
فروردين ۱۴۰۳
(۲۷)
اسفند ۱۴۰۲
(۹)
بهمن ۱۴۰۲
(۱۵)
دی ۱۴۰۲
(۱۶)
آذر ۱۴۰۲
(۹)
آبان ۱۴۰۲
(۱۹)
مهر ۱۴۰۲
(۱۴)
شهریور ۱۴۰۲
(۲۱)
مرداد ۱۴۰۲
(۳۵)
تیر ۱۴۰۲
(۲۹)
خرداد ۱۴۰۲
(۴)
ارديبهشت ۱۴۰۲
(۱)
فروردين ۱۴۰۲
(۱۳)
اسفند ۱۴۰۱
(۱۱)
بهمن ۱۴۰۱
(۳۲)
دی ۱۴۰۱
(۸۲)
آذر ۱۴۰۱
(۲۰)
آبان ۱۴۰۱
(۳۰)
مهر ۱۴۰۱
(۱۴)
شهریور ۱۴۰۱
(۵۶)
مرداد ۱۴۰۱
(۴۴)
تیر ۱۴۰۱
(۳۱)
خرداد ۱۴۰۱
(۳۶)
ارديبهشت ۱۴۰۱
(۴۳)
فروردين ۱۴۰۱
(۴۹)
اسفند ۱۴۰۰
(۲۳)
بهمن ۱۴۰۰
(۲۱)
دی ۱۴۰۰
(۱۵)
آذر ۱۴۰۰
(۵۰)
آبان ۱۴۰۰
(۴۳)
مهر ۱۴۰۰
(۵۱)
شهریور ۱۴۰۰
(۲۶)
مرداد ۱۴۰۰
(۱۲۷)
تیر ۱۴۰۰
(۶۱)
خرداد ۱۴۰۰
(۵۶)
ارديبهشت ۱۴۰۰
(۲۴)
فروردين ۱۴۰۰
(۸۴)
اسفند ۱۳۹۹
(۱۵)
بهمن ۱۳۹۹
(۹۵)
دی ۱۳۹۹
(۴۴)
آذر ۱۳۹۹
(۷)
مهر ۱۳۹۹
(۲)
شهریور ۱۳۹۹
(۲۳)
مرداد ۱۳۹۹
(۶)
تیر ۱۳۹۹
(۸)
خرداد ۱۳۹۹
(۲۵)
ارديبهشت ۱۳۹۹
(۱۳۷)
فروردين ۱۳۹۹
(۲۱۷)
اسفند ۱۳۹۸
(۵)
آخرین مطالب
۰۳/۰۲/۱۳
هی چقدر نماز حرف شنیدم چرا کسی که نماز میخونه نمازخون کافر خطاب میکنه؟ دلم گرفت چرا ادم بدتر زده میکنن
۰۳/۰۱/۱۱
خدایا میشه شوهرمنم مثل باقی مردا زمین بخره مغازه بخره و ... بجای اینکه حواسش به کمکردن ابگرمکن باشه، تا یه نم بارون میاد راهاب و ناودون چک کنه آب بیاد😑 و ...خدایا
۰۳/۰۱/۱۱
گفت آشفروشی, خورشت هم اورده/ ننه ام ۱۴۰👉پول داد👉👉 آش و حلیم بخرم خرناز اینا اومده بودن..بعد دیدم از کارت خودش همون روز و ساعت ۲۴۰تومن دستگاه پوز کشیده😑چرا ما بخریم خرناز و مجی مفت خور بخورن؟ چرا
۰۳/۰۱/۱۰
خدایا یه کاری میتونی کنی یکم اروم تر شم بهم اراده بده نیام هی چندیننن روز اینجا پلاس شم زحمت بدم بخورم و بخوابم این کار میتونی کنی؟؟؟؟
۰۳/۰۱/۱۰
زهرای عمو هم چا بود اما خواست داشت چرا من نداشتم؟😢 چرااا
۰۳/۰۱/۱۰
مسخره است ولی زهرای عمو رو خواستن اما من نه... ملیح رو خواستن اما من نه به کدامین گناه؟؟؟؟
۰۳/۰۱/۱۰
خدایا ببخشید ازت راضی نیستم اون از ناهید عم خا .. اون از زهرای عمو.. اون از حاتمی همکلاسی و ..... ملیحححح دوباره باردار😳 این ها رو میبینم از این دنیا خسته و خستهتر میشم زندگیم تموم کن بره بسه دیگه
۰۳/۰۱/۱۰
نوه عم خانم به نام ناه هم بچ دار شد و با باباش خونه سه طبقه پانصد متری😶 قیمت نه میلیارد خریدن بعد ما چی؟
۰۳/۰۱/۱۰
حاتمی همدانشگاهی الی بوده الان اون کارمند شهرداری شده😑 عدالتت کجاست دقیقا؟ بله شوهر درست کن ببین زندگیت چه تغییری میکنه من با کی ازد کردم؟؟؟؟؟
۰۳/۰۱/۱۰
پر رو پررو بدون اینکه از پول دادن به اون زن خجل باشه زرت زرت میگه پول بده دای مجید دای کثافتش بزرگترها و مجردها مثل مجی و پسرداداش ول کرده به ابی الاغ گفته پول قرض بده ما یه تومن خواستیم
پیوندهای روزانه
پاسخ به سوالات وبلاگ نویسان
آخرین وبلاگ های به روز شده
زندگی به سبک بیان!
پیوندها
ساخت وبلاگ جدید در blog.ir
نرم افزار مهاجرت به blog.ir
وبلاگ رسمی شرکت بیان
صندوق بیان
۵۱ مطلب با موضوع «میام خونمون دلم وا شه..خسته..بیحوصله..تیکه..شوخی بیجا..خنده الکی» ثبت شده است
هی ایهاالناس بی اعصابی بداخلاقی بی حوصلگی طعنه .... من رو میکشه من رو پودر میکنه
۱۴
شهریور
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۴ شهریور ۰۲ ، ۱۹:۵۸
۷ نمایش
بنده خدا
اصلا تحمل بی اعصابی و بی حوصلگی خانواده رو ندارم چرا فرو میریزم؟😔 دلم میشکنه یا میگیره بعد اون یکی مهربون میشه اخه به چه دردم میخوره
۱۴
شهریور
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۴ شهریور ۰۲ ، ۱۹:۵۶
۵ نمایش
بنده خدا
کاش میشد از این دنیا میرفتم نه میخوام خونه ابی باشم نه اینجا
۱۴
شهریور
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۴ شهریور ۰۲ ، ۱۹:۴۵
۱۲ نمایش
بنده خدا
میام خونمون حالم بهتر شه یه حرف یه لحن بی حوصله ازشون میشنوم یا یه رفتار اشتباه اجتماعی می بینم .... بدتر بهم میریزم و تصمیم میگیرم برگردم گرچه خونه ابی رو هم دوست ندارم
۱۴
شهریور
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۴ شهریور ۰۲ ، ۱۹:۴۴
۸ نمایش
بنده خدا
میدونی چرا الان پیش اجی خودم ول کردم خروارتا حرف گذشته زدم و دردودل چون دیروز یکم باهام حرف زد دوباره خودم ول کردم همون دیروزم از بس حرف زدم مخصوصا حرف گذشته گفت برم دبلیو برم مسواک تا ول کردم😐😐
۱۸
مرداد
۰ نظر
۰
۰
۱۸ مرداد ۰۲ ، ۱۴:۵۴
۱۶ نمایش
بنده خدا
خودم جمع میکنما دوباره نمیدونم روحم شاد👉 میشه یا بهمون رو میدن یا یادم میره دوباره خودم ول 👉میکنم و میگم اون احساس صمیمت بیش از حد بهم دست میده😞😞 یا چی که دوباره خودم رها میکنم
۱۸
مرداد
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۸ مرداد ۰۲ ، ۱۴:۵۱
۹ نمایش
بنده خدا
کاش یه ادمی وجود داشت که مال خودم بود😍حرفام بهش میزدم باهاش همفکری میکردم حسابی باهاش دردودل میکردم😍دیگه نه مخ خانواده روبا حرفای تکراری میخوردم😞 و نه با تلفن طولانی وقتشون میگرفتم😞
۱۸
مرداد
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۸ مرداد ۰۲ ، ۱۴:۴۶
۱۰ نمایش
بنده خدا
دیگه دردودل های قبلت به کسی نگو.. دیگران واقعا حوصله حرفای تکراری ندارن... بنده خدا ماهه هر روز مخش میخورم😢 الان حق مسافرت پیش اومد یاد رحی افتادم همش میگه خوشبحالتون که... به ال گفتم بعد....👇
۱۸
مرداد
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۸ مرداد ۰۲ ، ۱۴:۳۲
۱۸ نمایش
بنده خدا
میدونی فکر کنم همه رو باید رها کرد از شوهر از خواهر از همه پس ادم با کی باشه با کی حرف بزنه رفتار درست با دیگران چیه... ادامه در متن
۱۰
تیر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۰ تیر ۰۲ ، ۱۰:۱۱
۹ نمایش
بنده خدا
یه قاب موبایل خوشگل دیدم خواستم برا فاطمیو بخرم الی مدل گوشی گفت فروشنده گفت نمیخوره بهش ولی تو ذهنم موند یه چیز تو این مایه ها بگیرم چند روز بعد فاط یه عکس داد که ال این برام خریده همون قاب بود😶😶
۰۵
تیر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۵ تیر ۰۲ ، ۰۳:۲۸
۱۱ نمایش
بنده خدا
قدیمی ترین مطالب
مطالب قدیمی تر
مطالب جدید تر