- ۰۷ مرداد ۰۴ ، ۰۳:۰۰
- ۲ نمایش
دو روزه میگم رفتی سندت از خونه بابا برداری کپی بگیری
پرسیدن برای چی جواب چی دادی
میگه هیچی گفتم میخوام لازم دارم
هی میگم رفتی اونجا چی گفتن چی شنیدی
هیچی هیچی
مردک هرچی میپرسم
یه کلمه نمیگه آخه چطوری میتونم خدااااااااااااا
بعد هربار میره خونه عن باباش
نیم ساعت طول میکشه میره کامل میریزه رو دایره و میرینه برای بابای فضولش که ته توه همه چی رو در میاره بعد پیش من لاااال مردک عوضی
خدایا ارتباط ابی و ننه ایناش رو کامل قطع کن که نتونن فضولی از من کنن
اخه خدایا یعنی چی
ابی به اونا گزارش من میده یا از سرکار از طریق تماس یا حضوری میره
اونا از خونه گزارش من به ابی
اخه این چه زندگیه
تا کی؟؟؟؟؟
خدایا هشت ساله هشت سال
چرا باید بدونن من کی رفتم کی اومدم کجا رفتم چی گرفتم
خدایا متوجهی؟؟؟؟ تموم کن
گفت من قسط👉 زیاد دارم اونم توجه نکرد
فقط خندید گفت اتقدر واریزی👉 داری ک بهت فشار 👉نیاد😐
یکی خواست ازش پول قرض بگیره گفته ندارم
+ تازه حقوق دادن که چطور نداری
خرج زیاده زود تموم میشه میره جای چک و قسط و بدهی
داداش ابی که یه میلیون و پانصد هزار قرض داده بود هر روز میگفت بده چک دارم😐