بایگانی آذر ۱۴۰۲ :: شکرگزاری ها * ابهامات* سوالات * حرف دل با خـــــدا

آخرین مطالب

هی چقدر نماز حرف شنیدم چرا کسی که نماز میخونه نمازخون کافر خطاب میکنه؟ دلم گرفت چرا ادم بدتر زده میکنن
خدایا میشه شوهرمنم مثل باقی مردا زمین بخره مغازه بخره و ... بجای اینکه حواسش به کم‌کردن ابگرمکن باشه، تا یه نم بارون میاد راه‌اب و ناودون چک کنه آب بیاد😑 و ...خدایا
گفت آش‌فروشی, خورشت هم اورده/ ننه ام ۱۴۰👉پول داد👉👉 آش و حلیم بخرم خرناز اینا اومده بودن..بعد دیدم از کارت خودش همون روز و ساعت ۲۴۰تومن دستگاه پوز کشیده😑چرا ما بخریم خرناز و مجی مفت خور بخورن؟ چرا
خدایا یه کاری میتونی کنی یکم اروم تر شم بهم اراده بده نیام هی چندیننن روز اینجا پلاس شم زحمت بدم بخورم و بخوابم این کار میتونی کنی؟؟؟؟
زهرای عمو هم چا بود اما خواست داشت چرا من نداشتم؟😢 چرااا
مسخره است ولی زهرای عمو رو خواستن اما من نه... ملیح رو خواستن اما من نه به کدامین گناه؟؟؟؟
خدایا ببخشید ازت راضی نیستم اون از ناهید عم خا .. اون از زهرای عمو.. اون از حاتمی همکلاسی و ..... ملیحححح دوباره باردار😳 این ها رو میبینم از این دنیا خسته و خسته‌تر میشم زندگیم تموم کن بره بسه دیگه
نوه عم خانم به نام ناه هم بچ دار شد و با باباش خونه سه طبقه پانصد متری😶 قیمت نه میلیارد خریدن بعد ما چی؟
حاتمی همدانشگاهی الی بوده الان اون کارمند شهرداری شده😑 عدالتت کجاست دقیقا؟ بله شوهر درست کن ببین زندگیت چه تغییری میکنه من با کی ازد کردم؟؟؟؟؟
پر رو پررو بدون اینکه از پول دادن به اون زن خجل باشه زرت زرت میگه پول بده دای مجید دای کثافتش بزرگترها و مجردها مثل مجی و پسرداداش ول کرده به ابی الاغ گفته پول قرض بده ما یه تومن خواستیم

شکرگزاری ها * ابهامات* سوالات * حرف دل با خـــــدا

شکرگزاری ها * ابهامات* سوالات * حرف دل با خـــــدا

سوالات زیادی هست که چرا ... حکمت های زیادی نمی دونم .....تلاش هایی که نتیجه متوجه نشدم و ..

میام خونمون دلم وا شه..خسته..بی‌حوصله..‌‌تیکه..شوخی بیجا..خنده الکی

حال دل من

آخی 💔

عشق ای داشتنت 😍منتهای ارزوی من

حرف قشنگ

حرف ابی که بدجور خنجر زد خدا جوابش بده ان شالله

خرناز، نص، نجم، خرمحبوب، فری و ...

دیلا

۹ مطلب در آذر ۱۴۰۲ ثبت شده است

ما هی صدقه بده من جدا ماه اینا جدا/اسفند دود کردم دیدی چی شد/ ابی اینا نه صدقه نه روضه بعد زرت زرت دعای دشمن و ظالم اینم روزگارشون

مردتیکه لال به من همش میگه هیچی خبری نیست ... یه مرخصی گرفتنش رو هم میذاره کف دست ننه ی عن‌تر از خودش

چه مردم با هم بده بستون میکنن داییش رفته خونه عم تق بدون پول روضه خونده/ بجاش وقتی داییه شام برا نذرش داشته عموه فقط پول موادغذا رو گرفته و دستمزد نگرفته

چه ننه ابی براش برنامه جور میشه مث فردا روض خونه زهرا عم خان / اون که تموم شه تالار چله برا ع تق/ دیدن بچه ناهید

من برای همه چی فامیل هاش دعوت کردم از یلدا تا روضه و ... ولی اینا یا من دعوت نمیکنن یا به ننه ابی میگن/دعوت کنن هم با چه رویی برم تنها بدون بچه😢 هی هی هی هی هی

دلم میخواد روضه بگیرم اما کی رو دعوت کنم؟ بعد بیان ببینن خلوته 😢 هی

نوه عم خان ... ناهید... هم بچه دار شد خدایا به منم بچه بده

آخرین مطالب