خدایا کارماهات کارنکرد نمی‌بخشمت نمی‌دونم اثرداره؟/خاله‌ش ۲بارگفت‌خونتون کوچیکه الان خودش دوطبقه ساخته کسی پول نون شب نداشت// دخترهمون خاله سرسفره بچه تیکه‌انداخت الان بچش‌ختنه‌کرده! فکرکردم بهش نمیدی :: شکرگزاری ها * ابهامات* سوالات * حرف دل با خـــــدا

شکرگزاری ها * ابهامات* سوالات * حرف دل با خـــــدا

سوالات زیادی هست که چرا ... حکمت های زیادی نمی دونم .....تلاش هایی که نتیجه متوجه نشدم و ..

طبقه بندی موضوعی

کلمات کلیدی

بایگانی

آخرین مطالب

۰۴/۰۷/۰۷
زندگی مثل یه سگ و مرده متحرک

۰۴/۰۷/۰۷
چقدر دنیا ناعادلانه است چرا بین آدما آنقدر فرق هست حرفم ثروت نیست، بقیه شرایط زندگی رو میگم

۰۴/۰۷/۰۶
خدایا کارماهات کارنکرد نمی‌بخشمت نمی‌دونم اثرداره؟/خاله‌ش ۲بارگفت‌خونتون کوچیکه الان خودش دوطبقه ساخته کسی پول نون شب نداشت// دخترهمون خاله سرسفره بچه تیکه‌انداخت الان بچش‌ختنه‌کرده! فکرکردم بهش نمیدی

۰۴/۰۷/۰۳
باز دوباره مثل همیشه عصر موقع خواب از گوشی ننه‌اش ده تا پیام خالی به دوتا!!! خط های آبی اومد برای اولین جواب دادم و گفتم بیدارمون کردید با کمال تعجب یهو پیام خالی فرستادن ها قطع شد!!!

۰۴/۰۷/۰۳
شوهرخرناز خرج هم می‌کنه فکرکردم کاری نمیکنه دوتاگوشی پارسال گرفتن تعویض‌ماشین و دنگ ارث داداشش خریده و کربلا و مشهد /// فقط ابی تو همهههههه فرق داره و با همه چی مخالف از خرید ماشین تا وام با همه چی😐😐😐

۰۴/۰۷/۰۳
محمد نادری بازیگر شمعدونی میگن با کسی که ازدواج کرده که خیلی شبیه اش👉(اخلاقی) و باهاش می‌تونه بخنده /// منم با ابی یوبس و پوکر فیس و با کلی تفاوت اخلاقی و فرهنگی

۰۴/۰۶/۱۷
خدایا این چه شوهریه باید کارش حدس بزنم حسش حدس بزنم رفتیم خرید کمی طول کشیده هی بیقراره یادم نیست چی میگفت و 🔴غر میزد یهو دیدم دارن اذان میگن فهمیدم میخواد به بهانه برم مسجد بره🔴 خونه نندایی و ننش

۰۴/۰۶/۱۷
موقع حضور 👉کریمی یه اشنا اومد شناسنامه نداشت گفتم نمیشه ثبت‌نام کرد/ردش کردم❌کریمی گفت تو مگه حقوق نمیخوای چرا مشتری میپرونی😯😯 حالا همیشه مدام کار مردم راه میندازم حتی از استراحتم میزنم تا شب وامیسم😑

۰۴/۰۶/۱۷
امان از بی سیاستی😑 موقع حضور مدیر بیکار می ایستم موقع نبودش کار میکنم😓😓 یا مغازه بهی رو وقتی نبود مثل دسته گل میکردم بجای اینکه جلوی خودش مغازه رو تغییر بدم

۰۴/۰۶/۱۷
دونفر دم میوه فروشی یه چیزی بهم گفتن ابی داشت به من می‌گفت ما پشتمون بود و داشتیم با لبخند حرف میزدیم یکی اومد رد شه به ابی گفت چی چیه؟ مکث کرد دوباره گفت چی چیه

پیوندهای روزانه

پیوندها

خدایا کارماهات کارنکرد نمی‌بخشمت نمی‌دونم اثرداره؟/خاله‌ش ۲بارگفت‌خونتون کوچیکه الان خودش دوطبقه ساخته کسی پول نون شب نداشت// دخترهمون خاله سرسفره بچه تیکه‌انداخت الان بچش‌ختنه‌کرده! فکرکردم بهش نمیدی

شنبه, ۶ مهر ۱۴۰۴، ۱۰:۴۰ ب.ظ

۰ ۰
۰۴/۰۷/۰۶
۹۵ نمایش

بنده خدا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

کد امنیتی *

تجدید

کد امنیتی

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

آخرین مطالب