طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
- آذر ۱۴۰۴ (۲)
- مهر ۱۴۰۴ (۲۹)
- شهریور ۱۴۰۴ (۴۵)
- مرداد ۱۴۰۴ (۷۵)
- شهریور ۱۴۰۳ (۲۰)
- تیر ۱۴۰۳ (۲۴)
- خرداد ۱۴۰۳ (۱۰)
- ارديبهشت ۱۴۰۳ (۱)
- فروردين ۱۴۰۳ (۲۷)
- اسفند ۱۴۰۲ (۹)
- بهمن ۱۴۰۲ (۱۵)
- دی ۱۴۰۲ (۱۶)
- آذر ۱۴۰۲ (۹)
- آبان ۱۴۰۲ (۱۹)
- مهر ۱۴۰۲ (۱۴)
- شهریور ۱۴۰۲ (۲۱)
- مرداد ۱۴۰۲ (۳۵)
- تیر ۱۴۰۲ (۲۹)
- خرداد ۱۴۰۲ (۴)
- ارديبهشت ۱۴۰۲ (۱)
- فروردين ۱۴۰۲ (۱۳)
- اسفند ۱۴۰۱ (۱۱)
- بهمن ۱۴۰۱ (۳۲)
- دی ۱۴۰۱ (۸۲)
- آذر ۱۴۰۱ (۲۰)
- آبان ۱۴۰۱ (۳۰)
- مهر ۱۴۰۱ (۱۴)
- شهریور ۱۴۰۱ (۵۶)
- مرداد ۱۴۰۱ (۴۴)
- تیر ۱۴۰۱ (۳۱)
- خرداد ۱۴۰۱ (۳۶)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۴۳)
- فروردين ۱۴۰۱ (۴۹)
- اسفند ۱۴۰۰ (۲۳)
- بهمن ۱۴۰۰ (۲۱)
- دی ۱۴۰۰ (۱۵)
- آذر ۱۴۰۰ (۵۰)
- آبان ۱۴۰۰ (۴۳)
- مهر ۱۴۰۰ (۵۱)
- شهریور ۱۴۰۰ (۲۶)
- مرداد ۱۴۰۰ (۱۲۷)
- تیر ۱۴۰۰ (۶۱)
- خرداد ۱۴۰۰ (۵۶)
- ارديبهشت ۱۴۰۰ (۲۴)
- فروردين ۱۴۰۰ (۸۴)
- اسفند ۱۳۹۹ (۱۵)
- بهمن ۱۳۹۹ (۹۵)
- دی ۱۳۹۹ (۴۴)
- آذر ۱۳۹۹ (۷)
- مهر ۱۳۹۹ (۲)
- شهریور ۱۳۹۹ (۲۳)
- مرداد ۱۳۹۹ (۶)
- تیر ۱۳۹۹ (۸)
- خرداد ۱۳۹۹ (۲۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۱۳۷)
- فروردين ۱۳۹۹ (۲۱۷)
- اسفند ۱۳۹۸ (۵)
آخرین مطالب
-
۰۴/۰۹/۲۸پاتختی و هلاک کردن ابی برای دیگران
پیوندهای روزانه
- ۰۹ مرداد ۰۴ ، ۰۳:۲۸
- ۰ نمایش
فکر کن اینجوری میگفت اگه شوهره اینطوری نباشه این با این حرفش باعث میشد طرف واقعا نذاره زنش بخره😮😮😮
یکیشون خیلی خوب بودا
هی مدل می اورد میگفت اینم ببین
یا کللللی میرفت میگشت میگفت ببین سایز بزرگترش پیدا کردم
انقدر دل میداد که نمیدونی
ولی اونیکی که صندوق دستش بود
عجیب بود 😜😜
بهش هم میگفتم مثلا یکی بیار یا بزرگترش بده
هی میگفت نمیخواد دیگه😜😜
- ۰۹ مرداد ۰۴ ، ۰۳:۲۴
- ۹ نمایش
چقدر بعضی ها پرووو و صدا تیزززز و رو دارن
زنه داشت سوار میشد اتوبوس یه لحظه خواست
حرکت کنه زنه جیغ و داد داشتی من مینداختی، مگه من نمی بینی
رفت ته اتوبوس
راننده گفت کارت بزن
چند تا ایستگاه بعد داااااد زد 😒در بزن میخوام پیاده شم
راننده در نزد گفت کارت بزن
اومد جلوی درب جلو گفت من کارت ندارم رو به درب جلو ایستاد
راننده در زد پیاده شد
رحی اومده از اول هنوز نشسته
هی چه خووووب کرسی گذاشتید
+منم گفتم شما هم بخرید
چه خوب تی وی دارید🙄
+گفتم مگه شما ندارید
کنترلش خراب شده
+خب بخرید
نه اخه دیجیتالش هم خرابه
+خب بخر یا یه تی وی بخر
پول ندارم
+همش همین میگی
دوباره دو دقیقه بعد چه خوب تی وی یا کرسی
+منم گفتم ادم برای چی کار میکنه پس
گفت تا یه چیز میخریم یه چیز دیگه مخوایم یا کمه
+گفتم چی میخرید؟؟
بعد هم میخندیدم ابی هم با خندددده میگفت نخند
حالا اگه باباش نبود داااااغ میکردا
ولی وقتی باباش هست با میخنده و هیچچچچی نمیگه
همه هم فکر میکنن اخی زنش حرف میزنه ولی این هیچی جواب نمیده
خدایا کمکم کن از این به بعد جوابش بدم
خیلی دارم خودم کنترل میکنم دلم نشکنه بابت دندان مو نفس اینکه نمیدونم معده است چیه و اون ترس لعنتی
۰۹
مرداد
- ۰۹ مرداد ۰۴ ، ۰۳:۲۰
- ۲ نمایش
خندیدن طرف تو روت
دلیل نمیشه زیادی صمیمی بشی
خواهشا حدت بدون
هی هربار میام اینا رو به خودم میگم ولی دریغ از اینکه یادم بمونه
حتما باید طرف برینه بهم دوباره دفعه بعد فراموش میکنم
طرف روز اول که اومدی اخلاقش فرق داره زیاد نمون و صمیمی نشو خواهشا فردا دیگه تحمل رفتارت رو نداره
روز اول مثلا بوووی و .... خنده و ....
خواهشا حد نگه دار
چه کنم یادم بمونه؟
میام دلم وا شه یه جور دیگه دلم میگیره
کاش من میرفتم هم خودم راحت میشدم هم دیگران